ر افشار

ساخت وبلاگ
در رگ حادثه، خون موج زد، آیینه شکستشعله‌ور شد در و دیوار حرم، سینه شکستخون مالک به زمین ریخت، خبر سنگین استبعد مالک، به تن حوصله، سر، سنگین استاشک آغاز جنون است، تماشا سخت استدیدن بغض علی در غم زهرا س ر افشار...
ما را در سایت ر افشار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahdi1667 بازدید : 58 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 9:46

نرو ای همدم تنهایی بابا، مادر
می شود بعد تو بابا، تک و تنها، مادر

چه مگر بر سر تو رفته در آن کوچه ی شُوم
پس از آن حادثه افتاده ای از پا، مادر

آخرین بار که گیسوی مرا شانه زدی
لرزه ی دست تو لرزانده دلم را مادر

من و بی مادری، ای وای، برایم زود است
کاش می شد که از اینجا بروم با مادر

ر افشار...
ما را در سایت ر افشار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahdi1667 بازدید : 63 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 9:46